تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال (fundamental analysis) روشی برای ارزیابی ارزش واقعی یک دارایی، و تجزیه و تحلیل عواملی است که میتواند بر قیمت آن در آینده تأثیر بگذارد. این شکل از تحلیل بر اساس رویدادها، تأثیرات خارجی، صورتهای مالی و روندهای صنعت دارایی مورد نظر انجام میشود.
بهروز شده در ۲۰ بهمن ۱۴۰۱
عملکرد تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال معمولا برای ارزیابی قیمت سهام استفاده میشود، اما میتوان از آن در طیف وسیعی از طبقات دارایی مانند ارز دیجیتال، اوراق قرضه و فارکس نیز استفاده کرد.
ابزارهایی که معامله گران ممکن است برای تحلیل فاندامنتال خود انتخاب کنند بسته به دارایی مورد معامله متفاوت است. به عنوان مثال، معامله گران سهام ممکن است به ارقام گزارش سود یک شرکت نگاه کنند: درآمد، سود هر سهم (EPS)، رشد پیش بینی شده یا حاشیه سود.
در حالی که معامله گران فارکس ممکن است ارقام منتشر شده توسط بانکهای مرکزی را که امکان بینش در مورد وضعیت اقتصاد یک کشور را فراهم میکند، ارزیابی کنند.
همچنین بهتر است بدانید تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بهدلیل ویژگیهای منحصر بهفرد، با تحلیل فاندامنتال سهام، فارکس و … متفاوت است.
در این نوشته ابتدا به تحلیل فاندامنتال سهام و سپس ارز دیجیتال میپردازیم. اما قبل از هر چیز، مفهوم تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال دانشی است که با کمک آن میتوان ارزش واقعی یک دارایی مثل سهام یا ارز دیجیتال را تخمین زد. این ارزش بر اساس عوامل اقتصادی و مالی، شرایط فعلی بازار و بررسی وضعیت پروژه سنجیده میشود.
تحلیلگران فاندامنتال هر چیزی را که میتواند بر ارزش دارایی تأثیر بگذارد، از عوامل کلان مانند شرایط صنعت گرفته تا عوامل خرد مانند اثربخشی مدیریت، مطالعه میکنند.
هدف تحلیل بنیادی چیست؟
هدف تحلیل بنیادی یا فاندامنتال تعیین عددی است که سرمایهگذار میتواند با قیمت فعلی دارایی مقایسه کند تا ببیند که آیا ارزش دارایی مورد نظر توسط سرمایهگذاران دیگر کم یا بیش از حد ارزشگذاری شده است.
تحلیل فاندامنتال یکی از دو روش اصلی تحلیل بازار است. روش دیگر تحلیل تکنیکال نام دارد.
در حالی که معاملهگران تحلیل تکنیکال تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از نمودارها بهدست میآورند، معاملهگران بنیادی به عواملی خارج از روند قیمت و نمودارها توجه میکنند.
نکات کلیدی در تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال روشی برای تعیین ارزش واقعی یا “ارزش منصفانه” دارایی است. تحلیلگران بنیادی به دنبال داراییهایی هستند که در حال حاضر با قیمتهای بالاتر یا کمتر از ارزش واقعی آنها معامله میشوند.
اگر ارزش منصفانه بیشتر از قیمت بازار باشد، دارایی خوش قیمت است و توصیه به خرید میشود. اگر ارزش منصفانه کمتر از قیمت بازار باشد، دارایی بیش از حد ارزش گذاری شده و خرید توصیه نمیشود.
در مقابل، تحلیلگران تکنیکال از مطالعه نمودار قیمت در گذشته برای پیش بینی قیمت در آینده استفاده میکنند.
درک تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال معمولاً از دیدگاه کلان تا خرد انجام میشود تا داراییهایی که بهدرستی توسط بازار قیمت گذاری نشدهاند شناسایی شوند. تحلیلگران بنیادی بصورت کلی فعالیت خود را به ترتیب زیر شروع میکنند، این موارد تضمین میکند که قیمت به ارزش منصفانه نزدیک باشد.
- وضعیت کلی اقتصاد
- قدرت صنعت خاص
- عملکرد مالی شرکت صادرکننده دارایی (ارز دیجیتال، سهام و …)
منابع تحلیل بنیادی در سهام
تحلیلگران فاندامنتال در بازار سهام، از دادههای مالی در دسترس عموم برای ارزیابی ارزش سرمایه گذاری استفاده میکند. دادهها در صورتهای مالی مانند گزارشهای سه ماهه و سالانه و پروندههایی مانند 10-Q (سه ماهه) یا 10-K (سالانه) ثبت میشود. 8-K همچنین آموزنده است زیرا شرکتهای دولتی باید هر زمان که یک رویداد قابل گزارش رخ میدهد، مانند خرید یا تغییر مدیریت سطح بالا، آن را ثبت کنند.
اکثر شرکتهای دولتی و خصوصی، گزارشهای سالانه مربوط به بخشهای مرتبط با سرمایهگذاری خود را فهرست و تصمیمات مالی اتخاذ شده و نتایج بهدستآمده در طول سال را مشخص میکنند.
به عنوان مثال، شما ممکن است با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، یک تحلیل بنیادی از ارزش اوراق قرضه انجام دهید. سپس، بازار اوراق قرضه را ارزیابی کرده و از دادههای مالی صادرکنندگان اوراق قرضه مشابه استفاده کنید. در نهایت، دادههای مالی شرکت صادرکننده، از جمله عوامل خارجی مانند تغییرات احتمالی در رتبه اعتباری آن را تجزیه و تحلیل میکنید.
همچنین میتوانید گزارشهای سالانه صادرکننده را بخوانید تا بفهمید که آنها چه میکنند و اهدافشان چیست. تحلیل فاندامنتال از درآمدها، بازده حقوق صاحبان دارایی، حاشیه سود و سایر دادههای شرکت برای تعیین ارزش اساسی و پتانسیل یک شرکت برای رشد در آینده استفاده میکند.
ارزش ذاتی در تحلیل بنیادی چیست؟
یکی از مفروضات اصلی در پس تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی سهام به طور کامل ارزش شرکت را در مقایسه با دادههای مالی در دسترس عموم منعکس نمیکند. فرض دوم این است که ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به احتمال زیاد به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
ارزش ذاتی به معنای چیزی متفاوت در ارزش گذاری سهام نسبت به معاملات اختیاری است. قیمت گذاری از یک محاسبه استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میکند، در حالی که میتوان آن را به روشهای مختلف برای یک سهام محاسبه کرد.
به عنوان مثال، بگویید که سهام یک شرکت با قیمت ۲۰ دلار معامله میشد و پس از تحقیقات گسترده در مورد شرکت، یک تحلیلگر تعیین میکند که ارزش آن باید ۲۴ دلار باشد. یک تحلیلگر دیگر تحقیقات مشابهی انجام میدهد، اما تصمیم میگیرد که ارزش آن ۲۶ دلار باشد.
بسیاری از سرمایه گذاران میانگین این برآوردها را در نظر میگیرند و فرض میکنند که ارزش ذاتی سهام ممکن است نزدیک به ۲۵ دلار باشد. اغلب سرمایهگذاران این تخمینها را بسیار مرتبط میدانند، زیرا میخواهند سهام را با قیمتهای بسیار پایینتر از این ارزشهای ذاتی بخرند.
این منجر به سومین فرض اصلی تحلیل فاندامنتال میشود: در بلندمدت، بازار سهام منعکس کننده اصول بنیادی خواهد بود. مشکل این است که هیچکس نمیداند “طولانی مدت” واقعا چقدر طولانی است. ممکن است روزها یا سالها باشد.
این همان چیزی است که تحلیل بنیادی به آن میپردازد. با تمرکز بر یک کسب و کار خاص، تحلیلگر میتواند ارزش ذاتی یک شرکت را تخمین بزند و فرصتهایی برای خرید با تخفیف یا فروش با قیمت بالاتر بیابد. سرمایه گذاری زمانی نتیجه خواهد داد که بازار به اصول اولیه برسد.
تحلیل فاندامنتال اغلب برای سهام استفاده میشود، اما برای ارزیابی هر گونه اوراق بهاداری، از اوراق قرضه گرفته تا مشتقه، مفید است. اگر اصول را در نظر بگیرید، از اقتصاد گسترده تا جزئیات شرکت، شما در حال انجام یک تحلیل بنیادی هستید.
مقایسه تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال
تحلیل فاندامنتال به شدت با تحلیل تکنیکال در تضاد است. تحلیل تکنیکال تلاش میکند جهت قیمت را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش بینی کند. تحلیل تکنیکال از روندها و اقدامات قیمت برای ایجاد اندیکاتور استفاده میکند، برخی از شاخصها الگوهایی را ایجاد میکنند که نامهایی شبیه شکل آنها دارند، مانند الگوی سر و شانه.
برخی دیگر از خطوط روند، حمایت و مقاومت استفاده میکنند تا نشان دهند معامله گران چگونه سرمایه گذاریها را میبینند و چه اتفاقی خواهد افتاد. اما تحلیل بنیادی بر اطلاعات مالی گزارش شده توسط شرکتی که سهام آن در حال تحلیل و بررسی است متکی است. نسبتها و معیارها با استفاده از دادههایی ایجاد میشوند که نشان میدهد یک شرکت در مقایسه با شرکتهای مشابه چگونه عمل میکند.
انواع تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی میتواند هر چیزی را که به رفاه اقتصادی یک شرکت مربوط میشود پوشش دهد. این موارد شامل اعدادی مانند درآمد و سود هستند، اما میتوانند از سهم بازار یک شرکت تا کیفیت مدیریت آن را نیز شامل شوند. در همین راستا تحلیل بنیادی را میتوان به دو دسته کمی و کیفی تقسیم بندی کرد. معنای مالی این اصطلاحات با تعاریف شناخته شده تفاوت چندانی ندارد:
- کمی: اطلاعاتی که میتوان با استفاده از اعداد، ارقام، نسبتها یا فرمولها نشان داد،
- کیفی: به جای کمیت چیزی، کیفیت، استاندارد یا ماهیت آن در نظر گرفته میشود.
در این زمینه، مبانی کمی، اعدادی ثابت و ویژگیهای قابل اندازه گیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل است که بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، داراییها و موارد دیگر را میتوان به دقت اندازه گیری کرد.
مبانی کیفی کمتر ملموس است. آنها ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، تشخیص نام تجاری، ثبت اختراع و فناوری اختصاصی باشند.
تحلیل کیفی و تحلیل کمی برتری خاصی نسبت به یکدیگر ندارد. بسیاری از تحلیلگران آنها را با هم در نظر میگیرند.
اصول کیفی در تحلیل بنیادی چیست؟
اصول کیفی کلیدی وجود دارد که تحلیلگران بنیادی همیشه در مورد یک شرکت در نظر میگیرند. این موارد عبارت است از:
-
مدل کسب و کار در تحلیل بنیادی
شرکت دقیقا چه کاری انجام میدهد؟ این اصل به سادگی که بهنظر میرسد نیست. اگر مدل کسب و کار یک شرکت مبتنی بر فروش مرغ فست فود باشد، آیا از این راه درآمد کسب میکند؟ یا صرفاً هزینههای حق امتیاز را پرداخت میکند؟
-
مزیت رقابتی در تحلیل بنیادی
موفقیت بلندمدت یک شرکت در درجه اول ناشی از توانایی آن در مزیت رقابتی و حفظ آن است. مزیتهای رقابتی قدرتمند، مانند نام تجاری کوکاکولا و تسلط مایکروسافت بر سیستم عامل رایانههای شخصی، خندقی در اطراف یک تجارت ایجاد میکند که به آنها اجازه میدهد رقبا را دور نگه دارد و از رشد و سود لذت ببرد.
زمانیکه یک شرکت بتواند به مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای چندین دهه پاداش خوبی دریافت کنند.
-
مدیریت در تحلیل بنیادی
برخی معتقدند مدیریت مهمترین معیار برای سرمایه گذاری در یک شرکت است. منطقی است، زیرا اگر رهبران شرکت نتوانند برنامهها را بهدرستی اجرا کنند، حتی بهترین مدل کسب و کار محکوم به فنا است. در حالی که ملاقات و ارزیابی واقعی مدیران برای سرمایه گذاران خرد سخت است، میتوانید به وب سایت شرکت نگاه کنید و رزومه مدیران ارشد و اعضای هیئت مدیره را بررسی کنید.
آنها در مشاغل قبلی چقدر خوب عمل کردهاند؟ آیا اخیراً تعداد زیادی از سهام خود را خارج کردهاند؟
-
حاکمیت شرکتی در تحلیل بنیادی
حاکمیت شرکتی سیاستهای موجود در سازمان را توصیف میکند که روابط و مسئولیتهای بین مدیریت، مدیران و سهامداران را نشان میدهد. این سیاستها در اساسنامه، آئیننامه و قوانین و مقررات شرکت تعریف و تعیین میشود. شما میخواهید با شرکتی تجارت کنید که از نظر اخلاقی، عادلانه، شفاف و کارآمد اداره میشود.
بهویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک است. اگر متوجه نشدید، احتمالاً به این دلیل است که آنها شما را نمیخواهند.
-
صنعت در تحلیل بنیادی
همچنین مهم است که صنعت یک شرکت را در نظر بگیرید: پایگاه مشتری، سهم بازار در بین شرکتها، رشد صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری. یادگیری نحوه عملکرد صنعت، به سرمایه گذار درک عمیقتری از سلامت مالی یک شرکت میدهد.
اصول کمی در تحلیل بنیادی چیست؟
اصول کمی کلیدی نیز وجود دارد که تحلیلگران بنیادی در تحقیقات خود مورد توجه و بررسی قرار میدهند. این موارد عبارت است از:
-
صورت مالی در تحلیل بنیادی
صورت مالی رسانهای است که شرکت، اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را به وسیله آن افشا میکند. پیروان تحلیل فاندامنتال از اطلاعات کمی صورتهای مالی برای تصمیم گیری در سرمایه گذاری استفاده میکنند. ۳ صورت مالی مهم عبارت است از:
ترازنامه، صورت درآمد و صورت جریان وجوه نقدی (گردش پول).
-
ترازنامه در تحلیل بنیادی
ترازنامه نشان دهنده سابقه داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام شرکت در یک مقطع زمانی خاص است. به این دلیل ترازنامه نامیده میشود زیرا سه بخش – داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام – باید با استفاده از فرمولی که در زیر آمده تعادل داشته باشند:
داراییها = بدهیها + حقوق صاحبان سهام
داراییها نشان دهنده منابعی است که کسب و کار در یک زمان معین مالکیت یا کنترل میکند. این شامل مواردی مانند پول نقد، موجودیها، ماشین آلات و ساختمان میشود. طرف دیگر معادله، کل ارزش تامین مالی را نشان میدهد که شرکت برای بهدست آوردن آن داراییها استفاده کرده است.
تامین مالی در نتیجه بدهیها یا حقوق صاحبان سهام ایجاد میشود. بدهیها تعهداتی هستند که باید پرداخت شوند. در مقابل، حقوق صاحبان سهام بیانگر ارزش کل پولی است که مالکان به کسب و کار کمک کردهاند، از جمله سود انباشته، که سود باقی مانده پس از پرداخت تمام تعهدات جاری، سود سهام و مالیات است.
-
صورت درآمد در تحلیل بنیادی
در حالی که ترازنامه در بررسی یک کسب و کار رویکردی فوری دارد، سود و زیان یا همان صورت درآمد عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری میکند. از نظر فنی، میتوانید ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشته باشید، اما در صورت درآمد فقط گزارشهای سه ماهه و سالانه را مشاهده خواهید کرد.
صورت درآمد یا همان سود و زیان، هزینهها و سود حاصل از عملیات کسب و کار را برای آن دوره نشان میدهد.
-
گردش پول در تحلیل بنیادی
صورت جریانهای نقدی یا گردش پول نشان دهنده سابقهای از جریانهای نقدی ورودی و خروجی یک واحد تجاری در یک دوره زمانی معین است. به طور معمول، صورت جریانهای نقدی بر فعالیتهای مرتبط با پول نقد زیر تمرکز میکند:
- وجه نقد ناشی از سرمایه گذاری (CFI): وجه نقد مورد استفاده برای سرمایه گذاری در داراییها و همچنین عواید حاصل از فروش سایر مشاغل، تجهیزات یا داراییهای بلند مدت.
- نقدی حاصل از تامین مالی (CFF): وجه نقد پرداختی یا دریافتی از صدور و استقراض وجوه.
- جریان نقد عملیاتی (OCF): وجه نقد حاصل از عملیات روزانه تجاری.
صورت جریان نقدی مهم است. زیرا برای یک کسب و کار چالش برانگیز است که وضعیت نقدی خود را دستکاری کند. حسابداران نااهل کارهای زیادی برای دستکاری درآمدها میتوانند انجام دهند، اما جعل پول نقد در بانک سخت است. به همین دلیل، برخی از تحلیلگران از صورت جریان نقدی به عنوان معیار محافظه کارانهتری برای عملکرد شرکت استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی بر استفاده از نسبتهای مالی برگرفته از دادههای صورتهای مالی شرکت برای استنتاج درباره ارزش و چشمانداز شرکت تکیه دارد.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال چیست؟
-
مزایای تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال به معامله گران و سرمایه گذاران کمک میکند تا اطلاعات مناسب را برای تصمیم گیری منطقی در مورد اینکه چه موقعیتی اتخاذ کنند، جمع آوری کنند. با استناد به این تصمیمات بر روی دادههای مالی، فضای محدودی برای سوگیریهای شخصی وجود دارد.
به جای ایجاد نقاط ورود و خروج، تحلیل بنیادی به دنبال درک ارزش یک دارایی است، بهطوری که معامله گران میتوانند دید بسیار بلندمدتی از بازار داشته باشند. هنگامیکه معاملهگر بنیادی، ارزش عددی دارایی را تعیین کرد، میتواند آن را با قیمت فعلی بازار مقایسه کند تا ارزیابی کند که ارزش دارایی بیش از حد است یا کمتر. هدف این است که از اصلاح بازار سود ببریم.
-
معایب تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال میتواند زمانبر باشد. این روش به حوزههای متعددی از تجزیه و تحلیل نیاز دارد که میتواند فرآیند را بسیار پیچیده کند. از آنجایی که تحلیل فاندامنتال نگاهی بلندمدت به بازار دارد، نتایج یافتهها برای تصمیم گیری سریع مناسب نیستند.
معامله گرانی که بهدنبال ایجاد روشی برای ورود و خروج سریع از معاملات در کوتاه مدت هستند، ممکن است برای تحلیل تکنیکال مناسبتر باشند. همچنین مهم است که بهترین و بدترین سناریو را در نظر بگیرید. در حالی که تحلیل بنیادی دید جامعتری از بازار ارائه میدهد، ممکن است تغییرات منفی اقتصادی، سیاسی یا قانونی بازارها را شگفت زده کند.
تحلیل فاندامنتال سهام چگونه است؟
ابزارها و تکنیکهای مختلفی وجود دارد که میتوان برای تحلیل فاندامنتال سهام استفاده کرد و بهصورت کلی به دو نوع تقسیم میشود: تحلیل از بالا به پایین و تحلیل از پایین به بالا.
تجزیه و تحلیل از بالا به پایین دید وسیعتری از اقتصاد دارد، از کل بازار شروع میشود و سپس به یک بخش، صنعت و در نهایت یک شرکت خاص محدود میشود. برعکس، تجزیه و تحلیل از پایین به بالا با یک سهم خاص شروع میشود و برای در نظر گرفتن همه عواملی که بر قیمت آن تأثیر میگذارد، گسترده میشود.
شرکت کوکاکولا یک مثال برجسته است که میتواند در تحلیل فاندامنتال استفاده شود. یک تحلیلگر برای شروع، اقتصاد را با استفاده از برخی معیارهای منتشر شده بررسی میکند:
- شاخص قیمت مصرف کننده (اندازه گیری تورم)
- رشد تولید ناخالص داخلی
- صادرات/واردات
- شاخص مدیر خرید
- نرخ بهره
سپس، بخش و صنعت با استفاده از آمار و معیارهای گزارشهای مختلف و شرکتهای رقیب مورد بررسی قرار میگیرد. در نهایت، تحلیلگران گزارشها را از کوکاکولا یا پایگاهداده پروندههای کمیسیون امنیت و تبادل جمعآوری میکنند. همچنین ممکن است تحلیلگران از دادههای جمع آوری شده توسط شرکت دیگری مانند CSIMarket استفاده کنند.
CSIMarket دادههای تحلیل بنیادی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند، بنابراین میتوانید با ارزیابی ارزش داراییها، جریانهای درآمد و بدهیهای کوکاکولا شروع کنید. شما ممکن است مقایسه معیارهای عینی مانند درآمد، سود و رشد را پیدا کنید، بهویژه در زمینه صنعت نوشیدنی بزرگ مثل کوکاکولا.
با استفاده از تجزیه و تحلیل CSIMarket، تحلیلگر میتواند نرخ رشد را با صنعت و بخشی که کوکاکولا در آن فعالیت میکند، به همراه سایر اطلاعات ارائه شده مقایسه کند تا ببیند آیا ارزش شرکت درست است یا خیر.
برای مثال، از آگوست ۲۰۲۲، برای دوازده ماه آخر کوکاکولا (فقط با استفاده از تعداد کمی از نسبتها و معیارهای ممکن):
- یکی از عواملی که در تجزیه و تحلیل نسبتها و اعداد نشان داده نمیشود، مدت زمان فعالیت شرکت و شرایطی است که آنها از آن عبور کردهاند. کوکاکولا در سال ۱۸۹۲ در آتلانتا، جورجیا تاسیس شد.
- این کشور از طریق چندین جنگ، رکود، بیماریهای همه گیر، سقوط بازار سهام و بحران مالی جهانی در تجارت باقی مانده است. شرکتهای زیادی نمیتوانند چنین سابقهای را ادعا کنند.
- علاوه بر این، نام تجاری یک شرکت میتواند ارزش سرمایه گذاری را افزایش دهد. کوکاکولا مدت زیادی است که نوشیدنی ارائه میکند و لوگوی آن در سراسر جهان شناخته شده است.
بنابراین، یک تحلیلگر میتواند نام تجاری، طول عمر، رشد بالاتر از صنعت تولید نوشیدنی، نسبت قیمت به درآمد بالاتر از متوسط و بازگشت سرمایه خوب را ترکیب کند.
کوکاکولا بدهی بیشتری نسبت به سهام خود دارد، اما همچنین با استفاده از داراییهای خود نسبت به بقیه صنعت بازده بیشتری ایجاد میکند. این شرکت به اندازه سایر شرکتها نقدینگی ندارد، اما میتواند تعهدات کوتاه مدت خود را به سرعت پرداخت کند. کوکاکولا بیش از 1 میلیارد دلار جریان نقدی خالص دارد که فضای زیادی را به آن میدهد.
یک اندازه گیری جالب این است که یک کارمند چقدر درآمد ایجاد میکند. کارمندان کوکاکولا تقریباً دو برابر بیشتر از کارکنان شرکتهای مقایسهای درآمد دارند. این ممکن است مستلزم تحقیقات عمیقتر در مورد کاری که کوکاکولا بهطور متفاوت انجام میدهد باشد. آنها ممکن است روی فناوری جدیدی سرمایه گذاری کرده باشند یا سیستمهای بسیار کارآمدتری داشته باشند.
نگاهی به بیانیههای مطبوعاتی و خواندن گزارشهای شرکت نیز میتواند بینشهایی را در مورد آنچه شرکت انجام میدهد ارائه دهد. همچنین ممکن است کوکاکولا به سادگی محصولات بیشتری نسبت به رقبای خود بفروشد، بنابراین بررسی هر گونه گزارش و انتشار و انجام یک تحلیل فاندامنتال با دقت بسیار مهم است.
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چگونه است؟
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال میتواند راهی عالی برای تنوع بخشیدن به سرمایهگذاریها در نظر گفته شود، اما تشخیص اینکه کدام ارز دیجیتال مناسب است و کدام نه، میتواند چالش برانگیز باشد. برای تصمیم گیری آگاهانه در جهت سرمایه گذاری بر روی رمزارزها، مهم است بدانید تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چگونه است.
نکات کلیدی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
- تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و سرمایه گذاری، به دلیل ماهیت پرنوسان رمزارز نیازمند درک مزایا و معایب آن است.
- هنگام انتخاب و تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، سرمایه گذار باید بداند که چه فرد یا تیمی پروژه را میسازد و چشم انداز آن چیست.
- دانستن اصول اولیه تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، سرمایه گذاری و نحوه عملکرد رمزارزها میتواند ایده بهتری را ارائه دهد.
در ادامه به بررسی ۱۰ نکته مهم در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال میپردازیم.
۱. وایت پیپر در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
وایت پیپر (مقاله سفید | White paper) یک مقاله متقاعد کننده است که بهمعرفی پروژه میپردازد. یک پروژه معتبر دارای وایت پیپر شفاف بر پایه واقعیات، منطق، آمار و نمودارهای مشخص است که کاربرد خودش را بصورت کاملا مشخص بیان میکند. در وایت پیپر، ویژگیهای فنی، نکات مهم و روشهای حلمسئله معرفی شده است.
وایت پیپر نباید کپی شده از یک پروژه دیگر باشد و یا غیر واقعی بهنظر برسد. مثلا اگر پروژهای در وایت پیپر خود ادعا کرد که ارز دیجیتال آن در کوتاه مدت جای بیت کوین را میگیرد، غیرواقعی است و نیاز به بررسی و تحقیق بیشتری دارد. وایت پیپر یکی از بهترین منابع برای بررسی آینده یک پروژه رمزنگاری محسوب میشود که در سایت آن پروژه قابل مشاهده است.
اکثر پروژههای کریپتو یک وایت پیپر ارائه میدهند که به تعیین اهداف و جزئیات فنی ارز دیجیتال کمک میکند. در حالی که وایت پیپر ممکن است حاوی اصطلاحات فنی باشند که توسط سرمایه گذاران معمولی درک نشده باشد، اما مطالعه و فهم آن برای آگاهی از چشم انداز یک پروژه مهم است.
وایت پیپر باید به وضوح اهداف پروژه، چگونگی دستیابی فناوری آنها به این اهداف و نحوه عملکرد ارز دیجیتال را مشخص کند. وایت پیپرها معمولا مشکلی را تعریف میکنند که با ظهور پروژه آنها قابل حل شدن است و این مشکل و راه حل باید برای سرمایه گذاران شفاف باشد.
پرچم قرمز در پروژه کریپتو، وایت پیپر پر از وعدههای عمومی بدون جزئیات خواهد بود.
۲. نقشه راه در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
نقشه راه (Roadmap) یک تکنیک برنامه ریزی تجاری است که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت پروژه را در یک جدول زمانی مشخص میکند. برای یک پروژه جدید، نقشه راه باید اهداف و چشم انداز را بهصورت شفاف با تخمین زمان تقریبی برای دستیابی مشخص کند.
نقشه راه یک خط زمانی از رویدادها است که پیشرفت مورد انتظار پروژه را نشان میدهد. نقشه راه معمولاً در نمودار خطی نشان داده شده است. نقشه راه باید دارای نقاط عطف واضح و مختصر باشد که بهصورت فصلی بررسی و پروژه را به سمت مجموعهای از اهداف از پیش تعریف شده حرکت میدهد.
نقشه راه ممکن است در وایت پیپر موجود باشد، اگرچه بیشتر خطوط زمانی پروژههای کریپتو همیشه در حال تغییر هستند و در وبسایت شرکت ذکر شدهاند، اگر نقشه راه مشخصی وجود نداشته باشد، یا اگر نقاط عطف بیش از حد بدیهی و عمومی هستند، این یک پرچم قرمز است.
بنابراین در وایت پیپر به بررسی جزئیات فنی و در نقشه راه به جدول زمانبندی یک پروژه دسترسی داریم. نقشه راه نیز مانند وایت پیپر یکی از منابع مهم برای بررسی فاندامنتال یک پروژه قبل از سرمایه گذاری در آن است. پروژه بدون نقشه راه، مثل خلبان بدون نقشه است که هیچ هدفی ندارد و در نهایت سوخت آن تمام میشود و سقوط میکند.
۳. تیم فنی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
رمزارزها معمولا توسط تیمی از بنیانگذاران و توسعه دهندگان نرم افزار ایجاد میشوند که به ایجاد راه برای حل یک مشکل کمک میکنند. برای درک بهتر نحوه عملکرد یک پروژه، باید در مورد تجربه حرفهای تیمی که پروژه را اجرا میکند تحقیق کنید.
این ممکن است شامل بررسی پروفایل لینکدین برای اطلاع از پیشینه حرفهای هر یک از کارکنان فنی یا رهبری و همچنین یادگیری در مورد پروژههای قبلی که اعضای تیم راه اندازی کردهاند باشد. همچنین، صفحه «درباره ما» در وبسایت هر ارز دیجیتال باید به وضوح بیان کند که چه کسی به ساخت پروژه کمک میکند و تخصص آنها چیست.
پرچم قرمز، تیمی متشکل از بنیانگذاران یا توسعه دهندگان ناشناس است که هویت خود را به طور عمومی فاش نمیکنند، یا یک تیم بیتجربه که هیچ پروژهای را در گذشته تولید یا توسعه نداده است. یک استثنا از این قاعده، بنیانگذار ناشناس بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو است.
۴. رهبر در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
اکثر پروژههای کریپتو دارای یک تیم اجرایی مشخص هستند که چشم انداز، اجرا، امور مالی و بازاریابی شرکت را مدیریت میکند. کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چه کسی رهبری یک تیم ارزهای دیجیتال را بر عهده دارد، میتواند بینشی در مورد احتمال موفقیت یک پروژه ارائه دهد.
در اینجا چند سوال وجود دارد که هنگام تحقیق در مورد رهبری یک شرکت رمزارزی باید مطرح کنید:
- آیا آنها سابقه موقعیتهای رهبری موفق را دارند؟
- آیا آنها رهبران معتبر/معروف هستند؟
- آیا آنها سابقهای در صنعت کریپتو دارند؟ این سابقه خوب است یا بد؟
- آیا آنها در معرض دید عموم هستند یا ناشناس؟
در حالی که برخی پروژهها با بنیانگذاران ناشناس مانند شیبا اینو موفق بودهاند و این جزو استثناهای هر بازاری است، پروژههای بسیار زیاد دیگری مانند اسکوئیدگیم مرتکب کلاهبرداری و تخریب جبران ناپذیری شدهاند.
قبل از سرمایه گذاری در هر ارز دیجیتال، درباره تیم رهبری اطلاعات کسب کنید.
۵. جامعه کاربری در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
کریپتوکارنسی یک فناوری جامعه محور است که معمولاً برای رشد به یک جامعه قوی و حمایتگر نیاز دارد. یادگیری در مورد جامعه یک ارز دیجیتال یکی از مواردی است که میتواند به شما کمک کند تا بسنجید که آیا پروژه موفق خواهد شد یا اینکه تبلیغاتی و حدس و گمان محض است.
پیوستن به انجمن Discord یا کانالهای مرجع توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و … میتواند به شما کمک کند تا در مورد جامعه یک ارز دیجیتال بیشتر بدانید و همچنین پاسخ سوالات خود در مورد پروژه را بیابید. اگر پایگاه اجتماعی بزرگی وجود داشته باشد که بهخوبی نیز سازماندهی شده باشد و بهطور مکرر پروژه را تبلیغ کند، این میتواند نشانهای از رشد ارز دیجیتال باشد.
اگر تعامل پراکنده و هیچ بحث اساسی در هیچ پلتفرم اجتماعی وجود نداشته باشد، این یک پرچم قرمز است.
۶. فناوری در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
ارزهای دیجیتال نوع جدیدی از فناوری هستند که برای بهبود خدمات مالی و همچنین حل مشکلات مالی طراحی شدهاند. اغلب پروژههای رمزارزی مبتنی بر فناوری بلاک چین ساخته شدهاند، اما نوآوریها و تغییرات زیادی در نحوه عملکرد آنها وجود دارد.
درک چگونگی استفاده از این فناوری برای حل مشکلات مشتری، و همچنین اینکه چگونه نوآوری به رشد پذیرش کمک میکند، بینشی در مورد رشد بالقوه یک ارز دیجیتال ارائه میدهد. در حالی که ممکن است برخی از جنبههای فنی آنقدر پیچیده باشد که نتوان آنها را درک کرد، وایت پیپر یا وبسایت ارز دیجیتال باید بتواند راهحل را به زبان ساده و قابل درک توضیح دهد.
۷. چشم انداز در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
پروژههای رمزارزی باید چشم انداز روشنی از اهدافی که برای دستیابی به آن در نظر گرفتهاند، همراه با نقشه راه مشخص از چگونگی رسیدن به آن هدف داشته باشند. این باید بهراحتی در وایت پیپر و همچنین در وب سایت شرکت موجود باشد. چشم انداز یک پروژه باید جزئیات کافی را برای سرمایه گذاران ارائه دهد تا متوجه شوند پروژه چه مشکلاتی را حل میکند و همچنین تواناییهای آن در چه حد است.
اگر وبسایت یک ارز دیجیتال بدیهیات سادهای مانند «بلاک چین آینده است» را بیان میکند، اما نمیتواند چشم انداز روشنی را برای چگونگی حل مشکل یک کاربر خاص توسط ارز دیجیتال تعریف یا بیان کند، این یک پرچم قرمز است.
۸. شهرت و سابقه در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
دهها هزار ارز رمزنگاری شده وجود دارد، و متأسفانه، برخی از آنها کلاهبرداریهایی هستند که برای ثروتمند کردن بنیانگذاران (و سرمایهگذاران اولیه) طراحی شدهاند. تحقیق در مورد سابقه، شهرت تیم و رهبری یک ارز دیجیتال میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا بفهمند که آیا پروژه رمزارز مورد نظر معتبر است یا خیر.
مکانهای مختلفی برای آشنایی با سابقه تیم یک پروژه ارز دیجیتال وجود دارد، از انجمنهای Reddit گرفته تا کانالهای Discord و حسابهای رسانههای اجتماعی. از این جوامع آنلاین بخواهید تا از شهرت رهبران کلیدی و درک پروژه احساس خود را بیان کنند. اگر پاسخهای منفی زیادی به سوالات مربوط به یک عضو اصلی رهبری یا کل پروژه وجود داشته باشد، این میتواند یک پرچم قرمز باشد.
همچنین با تحقیق در مورد اینکه چه کسی از یک پروژه حمایت میکند، شهرت ایجاد میشود. اگر سرمایه گذاران معتبر و همچنین پشتوانه نهادی در حال حاضر در هیئت مدیره وجود داشته باشد، پروژه ممکن است شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشد.
۹. توکنومیک در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
اصطلاح توکنومیکس یا توکنومیک “tokenomics”، به توزیع، گردش و عرضه کل یک ارز دیجیتال اشاره دارد. این مهم است، زیرا در طول زمان بر قیمت کلی یک ارز دیجیتال تأثیر میگذارد. مانند سهام یک شرکت سهامی عام، قیمت یک ارز دیجیتال بازتابی از عرضه و تقاضا است. هر چه تعداد واحدهای یک شبکه رمزارزی بیشتر باشد، نیاز به افزایش تقاضا برای افزایش قیمت است.
در اینجا سه داده مهم برای بررسی توکنومیک قبل از سرمایه گذاری در هر ارز دیجیتال وجود دارد:
-
موجودی در گردش | Circulating Supply
به تعداد کوین یا توکنهای عرضه شده و در گردش، موجودی در گردش گفته میشود. این عرضه یک ارز دیجیتال است که در حال حاضر در بازار وجود دارد و قیمتهای فعلی بر اساس آن است.
-
کل موجودی | Total supply
به تعداد واحدهای تولید شده و موجود یک ارز توتال ساپلای یا کل موجودی گفته میشود. این مقدار کل عرضه یک ارز دیجیتال پس از رونمایی و توزیع همه توکنها است.
-
حداکثر موجودی | Max Supply
به حداکثر میزانی که یک ارز دیجیتال امکان تولید دارد، مکس ساپلای یا حداکثر موجودی و عرضه گفته میشود. به عنوان مثال این عدد برای بیت کوین ۲۱ میلیون واحد، برای اتریوم در حال حاضر نامحدود و برای ریپل صد میلیارد واحد است.
هر سه این آمار میتوانند بر قیمت یک ارز دیجیتال تأثیر بگذارند، بنابراین درک این موارد برای سرمایهگذاران ارز دیجیتال بسیار مهم است.
پروژههای کریپتو همچنین به دلیل توزیع نابرابر توکنها بدنام هستند، به این معنی که عرضه توکن در زمان راهاندازی کم است و سپس در طول زمان به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. این میتواند باعث کاهش قابل توجه قیمت شود. زیرا توکنهای جدید به بازار هجوم میآورند.
مرور زمانبندی بازگشایی توکن میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا بفهمند توکنها چگونه و برای چه کسانی توزیع میشوند.
۱۰. دادههای قیمت در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
قیمت ارزهای دیجیتال بهشدت در نوسان هستند، اما عوامل زیادی وجود دارد که باعث این امر میشود. عرضه توکن، تلاشهای بازاریابی، نقاط عطف پروژه و بسیاری از عوامل دیگر میتوانند بر قیمت یک ارز دیجیتال تأثیر بگذارند.
بررسی تاریخچه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا ببینند که چگونه علاقه به پروژه در طول زمان تکامل یافته است. همچنین میتواند نشان دهد که آیا یک پروژه ارز دیجیتال در حال رشد است یا در حال مرگ.
اگر یک ارز دیجیتال جهش زیادی در قیمت داشته باشد اما در ماهها و سالهای آینده هرگز بهبود نیافته باشد، این میتواند برای سرمایهگذاران یک پرچم قرمز باشد. همین امر در مورد ارزش بازار و حجم معاملات نیز صدق میکند. اگر ارزش بازار در مدت زمانی که آن رمزارز وجود دارد به کاهش خود ادامه دهد، و اگر حجم معاملات وجود نداشته باشد، ممکن است پروژه سرمایهگذاری ضعیفی باشد.
سوالات متداول
سوالات پرتکرار زیادی در مورد تحلیل فاندامنتال وجود دارد که در ادامه به اصلیترین آنها میپردازیم. اگر سوال شما در بین موارد زیر نبود، در بخش کامنت پرسش خود را مطرح کنید تا با کمک دیگر کاربران بتوانید پاسخ آنرا بیابید.
چرا تحلیل فاندامنتال مهم است؟
تحلیل فاندامنتال به شما کمک میکند تا متوجه شوید قیمت واقعی برای یک دارایی چقدر باید باشد. بسیاری از سرمایه گذاران بهجای تجزیه و تحلیل آنچه در پشت دارایی نهفته است، فقط به قیمتی که در حال حاضر با آن معامله میشود و آنچه که در آن معامله شده است، نگاه میکنند. دارایی توسط یک گروه یا سازمان منتشر میشود، بنابراین عملکرد کلی آن با عملکرد مالی و فنی گروه یا سازمان توسعه دهنده مرتبط است.
هدف تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال از اطلاعات، گزارشهای مالی در دسترس عموم و دیگر موارد گفته شده در بالا استفاده میکند تا مشخص کند که آیا سهام یا ارز دیجیتال مورد نظر بهدرستی توسط بازار ارزشگذاری شده است یا خیر.
انواع تحلیل فاندامنتال چیست؟
دو نوع تحلیل فاندامنتال وجود دارد. تحلیل فاندامنتال کیفی و تحلیل فاندامنتال کمی. هر دو مورد در بالا، بخش انواع تحلیل بنیادی مفصل توضیح داده شده است.
لایه تحلیل فاندامنتال چیست؟
هنگام انجام یک تحلیل فاندامنتال سهام، شما با تحلیل اقتصادی شروع میکنید، سپس صنعت و سپس شرکت را تجزیه و تحلیل میکنید. این موارد به لایههای تحلیل فاندامنتال در سهام معروف است.
ابزارهای تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیلگران بنیادی از ابزارهای زیادی استفاده میکنند. برخی از نمونهها شامل گزارشهای مالی، نسبتهای گزارشها، نمودارها، اینفوگرافیکها، گزارشهای سازمان دولتی در مورد صنایع و اقتصاد و گزارشهای بازار هستند.
ارز دیجیتال چیست؟
ارز دیجیتال، داراییهای رمزنگاری شدهای هستند که توسط هیچ ساختار مرکزی مانند بانکها کنترل یا پشتیبانی نمیشوند. در عوض، دادههای معاملات و مالکیت از طریق فناوری دفتر کل توزیعشده، مانند زنجیره بلوکی یا همان بلاک چین، ذخیره میشوند. اگر میخواهید بیشتر بدانید مقاله ارز دیجیتال چیست را مطالعه کنید.
آیا سرمایه گذاری در ارز دیجیتال مطمئن است؟
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال یک سرمایهگذاری سوداگرانه است، و در حالی که سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال لزوماً یک «سرمایهگذاری مطمئن» در نظر گرفته نمیشود، اما میتواند گزینه مناسبی برای تنوع سبدها باشد. ارز دیجیتال میتواند بخش کوچکتری از یک سبد سرمایهگذاری بزرگتر باشد، که به عنوان یک دارایی پرخطر با نوسانات بیشتر نسبت به اکثر سرمایهگذاریها شناخته میشود.
رمزارزهای محبوب کدامند؟
رمزارزهای محبوب بسیاری در بازار وجود دارد، اما سادهترین راه برای سنجش محبوبیت یک ارز دیجیتال، ارزش بازار آن است. اندازهگیری ارزش کل بازار یک ارز دیجیتال بر اساس قیمت فعلی ضربدر توکنهای در گردش است. در لیست پایین ۱۰ تا از محبوبترینها را (بر اساس ارزش بازار) نام بردهایم.
ارزهای دیجیتال رتبه بندی شده بر اساس ارزش بازار (۲۰ بهمن ۱۴۰۱):
- بیت کوین (BTC)
- اتریوم (ETH)
- تتر (USDT)
- یو اس دی کوین (USDC)
- بایننس کوین (BNB)
- بایننس یو اس دی (BUSD)
- کاردانو (ADA)
- ریپل (XRP)
- سولانا (SOL)
- پولکادات (DOT)
جمع بندی
تحلیل فاندامنتال یک ابزار ارزش گذاری است که توسط تحلیلگران بنیادی برای تعیین اینکه آیا سهام یا ارز دیجیتال توسط بازار بیشتر یا کمتر از ارزش آن قیمت گذاری شده است، استفاده میکند. تحلیل بنیادی، شرایط اقتصادی، بازار، صنعت، بخشی که شرکت در آن فعالیت میکند و عملکرد مالی آن را در نظر میگیرد.
طبق گزارش اینوستوپدیا، تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال شامل بررسی تمام اطلاعات موجود در مورد آن دارایی دیجیتال است. درک و تحقیق در مورد پایه و بنیاد شبکه به سرمایه گذار کمک میکند تا روند خود را بهتر تعیین کند.
امیدواریم مطلب “تحلیل بنیادی چیست؟ آموزش تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال” مورد توجه شما قرار گرفته باشد. لطفا نظرات خود را در مورد موضوعات مطرح شده از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.
راهنمای عمومی
در صورتی که میخواهید در مورد مفاهیم پایه و آموزشهای کاربردی رمزارزها اطلاعات بیشتری کسب کنید، همیشه میتوانید از راهنماهای ما در منو و دیگر بخشهای سایت که حاوی منابع عالی است، استفاده کنید.
ما همچنین منابع غنی از مواردی داریم که به جزئیات بیشتر قیمت ارزهای دیجیتال از جمله بیت کوین، اتریوم، دوج کوین، تتر و سایر موارد میپردازد. خواندن منابع مفید به شما کمک میکند تا با اصطلاحات رایج بازار ارز دیجیتال و همچنین بهترین استراتژیها در برخورد با انواع مختلف شرایط بازار آشنا شوید.
سلب مسئولیت
تمام اطلاعات موجود در وب سایت بیتشال با حسن نیت و فقط برای اطلاعات عمومی منتشر شده است. هرگونه اقدامی که خواننده بر اساس اطلاعات موجود در این وبسایت انجام دهد، بر عهده خود اوست.