بازارهای مالی یکی از بخشهای مهم اقتصاد جهانی هستند که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند. بازارهای مالی نه تنها اقتصاد کشورها را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه نقش مهمی در تعیین قیمت داراییها، تخصیص سرمایه و تصمیمگیریهای اقتصادی افراد و شرکتها ایفا میکنند. یکی از ویژگیهای بارز بازارهای مالی، ویژگی دورهای بودن آنهاست. این دورهها به عنوان «چرخه بازارهای مالی» شناخته میشوند و به توالی فازهای مختلفی از رفتار بازار اشاره دارند.
همه ما در مورد حبابهای بازار شنیدهایم و بسیاری از ما کسانی را میشناسیم که در یکی از آنها به تله افتادهاند. اگرچه از حبابهای گذشته میتوان درسهای زیادی یاد گرفت، اما هر بار که یک حباب جدید ظاهر میشود، سرمایهگذاران همچنان ممکن است در آن گرفتار شوند. حباب تنها یکی از ریسکهای موجود در بازارهای مالی است و برای جلوگیری از گرفتار شدن در آن، بسیار مهم است که سیکلهای بازار را به خوبی بشناسیم.
آشنایی با نحوه کارکرد بازارها و کسب مهارت در تحلیل تکنیکال، میتواند به شما کمک کند تا چرخههای بازار را تشخیص دهید.
چهار فاز چرخه بازارهای مالی
چرخهها در همه جوانب زندگی وجود دارند؛ از کوتاهترین آنها مثل چرخه زندگی یک حشره که تنها چند روز زنده میماند، تا چرخهی زندگی یک سیاره که میلیاردها سال ممکن است طول بکشد.
میتوان گفت که تمام بازارها همگی فازهای یکسانی را پشت سر میگذارند و حالت چرخهای دارند. آنها بالا میروند و به اوج میرسند، کمی پایین میروند و سپس، سقوط میکنند. هنگامی که یک چرخه بازار به پایان رسید، چرخه بعدی شروع میشود.
مشکل این است که بیشتر سرمایهگذاران و معاملهگران یا نمیتوانند تشخیص دهند که بازارها چرخهای هستند یا فراموش میکنند که انتظار انتهای فاز فعلی بازار را داشته باشند. یک چالش مهم دیگر این است که حتی زمانی که وجود چرخهها را بپذیرید، تقریباً غیرممکن است که بالاترین یا پایینترین نقطه آنها را تشخیص دهید. اما اگر میخواهید بهرهوری از سرمایهگذاری یا معاملهگری خود را افزایش دهید، آگاهی از این چرخهها بسیار حیاتی است. در ادامه، چهار عنصر اصلی یک چرخه بازار و نحوه تشخیص آنها آمده است.
فازهای چرخه بازارهای مالی در یک نگاه
بازارها در چهار فاز حرکت میکنند؛ درک اینکه هر فاز چگونه کار میکند و چگونگی استفاده از این فرصتها، تفاوت بین سود و ضرر را مشخص میکند. در فاز انباشت، بازار به حالت کمینه رسیده است و افراد آگاه بازار را فرصتی برای ورود و بهرهبرداری از کاهش قیمتها میبینند. در فاز روند صعودی، به نظر میرسد که بازار تسطیح شده است و اکثر سرمایهگذاران در حال ورود به بازار هستند، در حالی که افراد باهوش از بازار خارج میشوند.
در فاز توزیع، تا حدودی منفینگری حاکم است، شیب قیمتها تند میشود، فروشندگان بر بازار تسلط دارند و پایان چرخه نزدیک است. در فاز روند نزولی، افراد باقیمانده سعی میکنند داراییهایشان را بفروشند و سیو سود کنند، در حالی که افراد باهوش به دنبال نشانههایی از پایین آمدن قیمتها هستند تا بتوانند دوباره وارد بازار شوند.
1. فاز انباشت یا تجمع (Accumulation phase)
این فاز پس از اینکه بازار به پایینترین نقطه میرسد، شروع میشود. در این زمان، کارکنان داخلی شرکتها و سرمایهگذاران و افراد با تجربه (مدیران هوش مالی و معاملهگران ماهر) شروع به خرید میکنند، چرا که فکر میکنند وضعیت بد بازار تمام شده است. در این فاز، قیمتها بسیار جذاب هستند و به طور کلی، همچنان احساسات منفی بر بازار حاکم است.
در این فاز، رسانهها آینده منفی را پیشبینی میکنند و افرادی که در بدترین وضعیت بازار خرید کرده بودند، بخشی از داراییهای خود را فروختهاند. با این حال، در فاز انباشت، قیمتها تسطیح شده و به ازای هر فروشندهای که تسلیم شده است، کسی وجود دارد که آن دارایی را با قیمت کمتری خریداری میکند. در کل، احساسات در بازار از منفی به معتدل تغییر میکند.
2.فاز روند صعودی (Mark-up phase)
در این مرحله، بازار مدتی پایدار بوده و شروع به حرکت به سمت بالا میکند. در این فاز، گروهی از افراد متوجه تغییرات صعودی در بازار میشوند و در همین راستا حرکت میکنند. رسانهها شروع به بحث در مورد اینکه بدترین وضعیت بازار پشت سر گذاشته شده است، میکنند. هنگامی که این فاز به پایان میرسد، افراد بیشتری به بازار میپیوندند، زیرا ترس از ورود به بازار به ترس از خارج شدن از بازار تبدیل شده است.
هنگامی که این فاز به پایان میرسد، افراد دیگری نیز به بازار پیوسته و حجم معاملات به صورت چشمگیری افزایش مییابد. ارزشگذاری داراییها یا کالاها بالاتر از قیمتهای معمول اتفاق میفتد و حرص و طعم جای عقل و منطق را میگیرد. در حالی که افراد جدیدی وارد بازار میشوند، افرادی که آگاهی بیشتری نسبت به روند پیشرو دارند، از بازار خارج میشوند.
اما هنگامی که قیمت مسیر نزولی را در پیش میگیرد، کسانی که تاکنون دست به خرید نزده و ناظر بازار بودهاند، این را به عنوان فرصتی برای خرید میبینند و به صورت گروهی وارد میشوند. قیمتها یک حرکت برای آخرین بار انجام میدهند، که در تحلیل تکنیکال، با عنوان آخرین حرکت ناگهانی از آن یاد میشود و اغلب بزرگترین سودها در مدت زمانی کوتاه به دست میآیند. در این فاز، احساسات در بازار از معتدل به مثبت تغییر میکند.
3.فاز توزیع (Distribution phase)
در سومین فاز چرخه بازارهای مالی، فروشندگان بر بازار تسلط پیدا میکنند. این بخش از چرخه بازار اینگونه شناخته میشود که در آن احساسات مثبت فاز قبلی به احساسات مختلط تبدیل میشود. قیمتها اغلب در یک محدوده معاملاتی قفل میمانند که ممکن است چند هفته یا حتی ماهها طول بکشد. به عنوان مثال، وقتی شاخص صنعتی (DJIA) در فوریه 2020 به بالاترین نقطه خود رسید، تا نزدیکی قله قبلی خود معامله شد و برای چند ماه در آنجا ماند.
برعکس، فاز توزیع ممکن است زیاد طول نکشد. برای مثال، فاز توزیع شاخص Nasdaq Composite در ماه فوریه سال 2020 کمتر از یک ماه طول کشید و به سرعت روند صعودی را ادامه داد. وقتی این فاز به پایان میرسد، بازار تغییر جهت میدهد. الگوهای کلاسیکی مانند دو قلو و سه قلو و همچنین الگوهای سر و شانه، نمونههایی از حرکات تکنیکال هستند که در طول فاز توزیع رخ میدهند.
فاز توزیع زمانی بسیار احساسی برای بازارهاست، زیرا سرمایهگذاران در این مدت تحت تأثیر دورههایی از ترس، امید و حتی حرص قرار میگیرند و گاهی اوقات بازار ممکن است دوباره شروع به رشد کند. ارزیابیها در بسیاری از موارد نامعقول به نظر میرسد و سرمایهگذاران برای مدتی از معامله کردن دست میکشند. به طور کلی، احساس عمومی گرچه به تدریج تغییر میکند، اما چنانچه با یک رویداد یا اخبار اقتصادی منفی همراه باشد،این تغییرات ممکن است بسیار سریعتر رخ دهند.
4.فاز روند نزولی (Mark-down phase)
چهارمین و آخرین فاز در چرخه بازارهای مالی برای کسانی که هنوز داراییهای خود را نگه داشتهاند، بسیار دردناک است. بسیاری از آنها به خاطر افت قیمتها به زیر قیمت خرید، از فروش اجتناب میکنند و امید واهی به افزایش قیمتها دارند. تنها زمانی که بازار بیش از 50٪ یا بیشتر نزول میکند، این گروه از سرمایهگذاران ممکن است تسلیم شوند. این به منزله سیگنال خرید برای آن دسته افرادی است که در فاز اول متوجه تغییرات بازار شده بودند و نشان میدهد که بازار به زودی به پایینترین نقطه خواهد رسید.
یک چرخه میتواند به مدت چند هفته تا چند سال ادامه داشته باشد؛ این مدت زمان با توجه به بازار مورد نظر و بازه زمانی نموداری که بررسی میکنید، متغیر است. یک معاملهگر روزانه که از نمودارهای پنج دقیقهای استفاده میکند، ممکن است حتی بیش از چهار چرخه کامل را در یک روز ببیند، در حالی که برای یک سرمایهگذار در حوزه ملک، یک چرخه ممکن است حتی تا بیش از 10 سال به طول بیانجامد.
جمعبندی
در این مقاله، به معرفی و بررسی چگونگی حرکت چرخه بازارهای مالی در چهار فاز کلیدی پرداختیم. این چهار فاز شامل فاز انباشت، فاز روند صعودی، فاز توزیع و فاز روند نزولی است. هر فاز ویژگیهایی دارد که عملکرد بازار را تحت تأثیر قرار میدهند.
فاز انباشت پس از اینکه بازار به پایینترین نقطه میرسد، شروع میشود. در فاز توزیع، بازار به کمینه خود میرسد و افراد نخستین فرصت خرید با قیمت پایین را میبینند. در فاز روند صعودی، بازار به ثبات رسیده و اکثریت افراد وارد میشوند. در فاز روند نزولی، کسانی که هنوز داراییهایشان را نگه داشتهاند، برای جلوگیری از ضرر بیشتر، اقدام به فروش میکنند.
سرمایهگذاران باهوش که توانایی تشخیص چرخه بازارهای مالی را دارند، میتوانند از این فرصتها به نفع خود استفاده کنند و در عین حال، کمتر احتمال دارد که در بدترین زمان ممکن خرید انجام دهند. در پایان، امیدوار هستیم که این مطلب بتواند راهنمای مفیدی برای سرمایهگذاران در درک و مدیریت چرخه بازارهای مالی باشد.